چت کاراکترهای سگ های ولگرد بانگو P1

سایه ماه سایه ماه سایه ماه · 1402/05/28 21:10 · خواندن 2 دقیقه

سلام. این پارت آزمایشیه. امیدوارم لذت ببرید. اگر انیمه ای رو خواستید معرفی کنید سر تا ما گوش هستم.  اگرچه نمیتونم تضمین کنم اون انیمه رو اصلا دیدم یا کامل دیدم یا اینکه اطلاعاتش رو یادمه.

کونیکیدا: هی آتسوشی

آتسوشی: بله؟

کونیکیدا: میخواستم ازت بخوام دازای رو برام پیدا کنی. نمیتونم پیداش کنم.

رانپو: سلام به همههه🙋‍♂️

آتسوشی: عه سلام رانپو سان.

کونیکیدا: سلام رانپو سان دازای رو ندیدی؟

رانپو: نه چطور؟ اتفاقی افتاده؟

کونیکیدا: از دیروز جواب تلفنم رو نمیده.

*اسم دازای در قسمت کاربر های آنلاین چت ظاهر می شود*

کونیکیدا: دازاااااااایییییی!!!!💢💢 از دیشب تا حالا کدوم گوری بودیییی؟؟؟؟!! 💢💢 چرا جواب تلفنم رو ندادییییی؟

*اسم دازای از لیست کاربر های آنلاین چت ناپدید می شود*

آتسوشی: کونیکیدا سان؟

کونیکیدا: چیه؟

آتسوشی:برای چی اینقدر دنبال دازای هستی؟

رانپو: برای اینکه دازای دفترچه ایده آل کونیکیدا رو دزدیده.

کونیکیدا: مثل همیشه تونستید ذهن من رو بخونید رانپو سان. دازاییییییییییییی!آنلاین شو لعنتیییییییی!

دازای: نمیخوام. ولم کن.

آتسوشی*به بالای لیست نگاه میکنه و با گیجی میگه*: چجوری؟ تو که اسمت جزو افراد آنلاین چت نیستش که.

کونیکیدا: حالا اینا رو ولش. دفترچه منو چیکار کردی دازای؟؟!!!

دازای:انداختمش تو سطل آشغال 😈🤷‍♀️🤷‍♀️💁‍♀️

کونیکیدا*هم توی چت هم توی واقعیت فریاد می زنه* : دازایییییییییییییییی!

یوسانو: کونیکیدا؟

کونیکیدا: چی شده یوسانو سان؟

یوسانو: دهنت رو ببند. از وقتی آنلاین شدی داری یک بند تو اداره داد میزنی.

کونیکیدا:ببخشید. ولی دازای آنلاین نمیشه و نمیگه که دفترم رو واقعا چیکار کرده.

آتسوشی: من برای این یک راه حل دارم. 

کونیکیدا: واقعا؟ ممنون میشم.

آتسوشی: دازای سان؟ من این اواخر شنیدم یک سری از فروشگاه های شهر توی قیمت بانداژ ها شون تخفیف زیادی زدن.

دازای:واقعا؟*چشمانش ستاره ای می درخشند* کو؟ کجان؟*با هیجان میگوید* زود باش به من بگووو! 

آتسوشی: باشه ولی یک شرط داره.

دازای: من خر کاری که بگی برات میگم آتسوشی.

آتسوشی: پس باید بگید که دفترچه ی کونیکیدا سان رو چیکار کردید.

دازای: سادست. بعد از اینکه کل دفترش رو خوندم رفتم و دفترش رو توی جیب رئیس گذاشتم.

کونیکیدا: تو چیکار کردیییییییی؟؟؟!!!!!😱😱💢💢

دازای:*چشمانش ستاره ای می درخشند * حالا آدرس فروشگاه ها رو به من بگو.

آتسوشی * آه میکشد* باشه. یادداشت کن......

پایان پارت اول.